تاثیر ابرا حقوق مالی بر شرط تنصیف دارایی

رأی خلاصه جریان پرونده

در این پرونده اقای ر. ر. ک. با وکالت اقای غ. ف. ا. و ا. م. پ. دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش به طرفیت خانم م. و. تقدیم شعبه *کرده و اظهار داشته در تاریخ ۸۷/۶/۵ با خوانده ازدواج کردم به دلیل عدم تفاهم و زندگی مشترک از دادگاه تقاضای طلاق دارم. دادگاه تصویر رای محکومیت زوجه به تمکین را پیوست پرونده کرده است.دادگاه در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۲ وقت رسیدگی تعیین کرده و طرفین را دعوت کرده وکیل زوج درخواست موکل را بشرح دادخواست تقدیمی و لایحه بازگو کرده است.خوانده در جلسه دادگاه حاضر نشده و دفاعی ننموده است.دادگاه قرار داوری صادر کرده و نظریه داوری را جلب کرده است.زوجه اقای ط. ح. را به عنوان وکیل به دادگاه معرفی کرده و دادگاه در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۲۷ وقت رسیدگی تعیین کرده و طرفین را دعوت کرده است.وکیل زوجه اظهار داشته موکله برابر ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده تقاضای حقوق مالی خود را از زوج دارد. و برابر شرط ضمن عقد نکاح تقاضای محاسبه نصف دارایی زوج را نیز دارد. و همچنین تقاضای استرداد جهیزیه برابر لیست که تقدیم خواهد شد را دادرم وکیل زوج اظهار داشته زوجه برابر حکم دادگاه محکوم به تمکین گردیده و با توجه به سند رسمی پیوست پرونده خوانده کلیه حقوق مالی مورد ادعا را بذل و ابرای کرده است.لذا هیچ گونه حقی نسبت به موکله ندارد. زوجه بعد از ترک منزل موکل نفقه زوجه را تا چهار ماه بعد پرداخت کرده است.دادگاه پرینت بانکی پرداخت نفقه به زوجه را پیوست پرونده کرده است.دادگاه اظهارات گواهان را برابر صورت جلسه مورخه ۱۴۰۱/۷/۲۳ در مورد جهیزیه استماع نموده و در پرونده منعکس کرده است.در نهایت دادگاه در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۱۵ مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش بشرح متن رای نموده است. ( زوجه به علت احراز نشوز توسط دادگاه استحقاق نفقه و نصف دارایی ندارد. و با توجه به سند رسمی زوجه مهریه و اجرت المثل ایام زندگی را ابرای نموده است ) دادگاه سند رسمی وکالت زوج به زوجه در طلاق با توجه به اختیارات مندرج را پیوست پرونده کرده است.سپس زوجه بشرح لایحه وکیل خود نسبت به رای صادره دادخواست تجدیدنظر تقدیم داشته که پرونده جهت رسیدگی به شعبه *ارجاع شده و دادگاه مذکور نیز در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۳۰ مبادرت به صدور رای به اصلاح و تایید دادنامه تجدیدنظرخواسته نموده است.متعاقبا زوجه بشرح لایحه وکیل خود نسبت به رای صادره مذکور معترض است.و از دیوان عالی کشور تقاضای فرجامخواهی کرده که پرونده جهت رسیدگی به شعبه *ارجاع شده و مطرح رسیدگی می باشد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ح. م. ه. عضوممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره *فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص دادخواست فرجامخواهی خانم م. و. با وکالت اقای ط. ح. نسبت به رای شماره *مورخه ۱۴۰۱/۹/۳۰ شعبه *متضمن اصلاح و تایید دادنامه شماره *مورخه ۱۴۰۱/۸/۱۵ شعبه *مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش ، نظر به اینکه عمده اعتراض زوجه نسبت به رای صادره در احراز نشوز زوجه و عدم استحقاق زوجه نسبت به نصف دارایی و نفقه معوقه می باشد. با توجه به اینکه زوجه در سند رسمی استنادی ابرازی اسمی از نصف دارایی نبرده و از طرف دیگر اعمال حق مطالبه نصف دارایی پس از تقدیم دادخواست طلاق به درخواست زوج و هنگام صدور رای مذکور موضوعیت پیدا می کند. لذا قبل از ان اگر در سند مذکور ذکر می شد وجاهت قانونی نداشت و مشمول قاعده اسقاط ما لم یجب تلقی می شد. صرف نظر از اینکه در سند رسمی استنادی مذکور هم نامی از نصف دارایی برده نشده است.ثانیا- زوجه نفقات معوقه خود را در صورت استحقاق تا زمان تنظیم سند رسمی ابرای فوق الذکر در مورخه ۱۴۰۰/۶/۲ نسبت به زوج ابرای نموده است. ثالثا- نظر به اینکه احراز نشوز و عدم نشوز زوجه تاثیر مستقیم در استحقاق زوجه نسبت به نصف دارایی زوج در زمان زوجیت تاکنون و هم چنین استحقاق نامبرده نسبت به نفقه از تاریخ ۱۴۰۰/۶/۲ تاکنون و عدم استحقاق به ان دارد. لذا ضرورت دارد. دادگاه با مطالبه پرونده استنادی راجع به محکومیت زوجه به تمکین و سوابق اجرایی ان از دادگاه مربوطه و ضمن تهیه گزارش مفید از ان در خصوص موردمذکور رفع ابهام نموده و عنداللزوم دادگاه با تشکیل جلسه دادرسی نسبت به رفع ابهام و کشف واقع تحقیقات لازم معمول داشته و سپس با توجه به نتایج حاصله از فرایند تحقیقات رای مقتضی صادر نماید. علی هذا رای صادره موصوف قابلیت ابرام ندارد. و مستندا به مواد ۳۷۱ و ۴۰۱ قانون ایین دادرسی مدنی رای فرجامخواسته را نقض کرده و پرونده را جهت رسیدگی مجدد در راستای مطالب گفته شده به شعبه *ارجاع می نماید.
شعبه *
رییس شعبه: ح. ع. مستشار: م. ح. م. مستشار: ح. م. ه.