آرای قضایی

تدلیس در نکاح



پیام: اگر رای قطعی کیفری موثر در ماهیت حقوقی باشد برای دادگاهی که به امر حقوقی یا ضرر و زیان رسیدگی می کند، لازم الاتباع است. بنابراین، در صورتی که زوج شکایتی مبنی بر فریب در ازدواج را در دادگاه کیفری مطرح نماید و به جهت عدم کفایت دلیل اثباتی بر وقوع عمل انتسابی منجر به قرار منع تعقیب گردد، دعوای فسخ نکاح به جهت تدلیس در نکاح نیز از سوی پذیرفته نیست.

شماره دادنامه قطعی: ۱۴0۱0۶۳۹0000۹0۴۹۱۷ تاریخ دادنامه قطعی: ۱۴0۱/۱۲/0۱ گروه رأی: حقوقی

رأی خلاصه جریان پرونده

اقای ص. ل. با وکالت ع. ز. ت. و ز. ق. س. به طرفیت خانم ز. ب. دادخواستی به خواسته فسخ نکاح موضوع سند ازدواج ۹۹/۸۲۶۱ که به شماره ۲۳۴۴ در دفتر ثبت ازدواج ۴۱ کلاله با تعیین مهریه یک جلد کلام اله مجید و یکصد و چهارده عدد سکه طلا تمام بهار ازادی طرح جدید که بر ذمه زوج عندالمطالبه می باشد. عقد زوجیت دائم فیمابین منعقد شده است.وکلای خواهان در متن دادخواست توضیح داده اند موکل متعاقب انقعاد عقد و انجام مراسم ازدواج و درواقع اخیرا به جهت دستیابی به مدارک و اقاریری از خوانده دعوی از این حقیقت اگاه می شود. که مشارالیها در زمان قبل از انعقاد عقد نکاح وصف دوشیزگی را از دست داده و حالیه نظر به کشف این حقیقت و اطلاع موکل نسبت به این موضوع و اینکه در تمامی مدت نیز مورد کتمان خوانده دعوی بوده است.که شرح مبسوط ان در جلسه دادرسی ارائه می گردد. لذا با تقدیم این دادخواست حاضر ( که البته قبلا طی دادخواست دیگر مراتب از ناحیه موکل اعلام گردیده به جهت دارا بودن ایراد شکلی مسترد شده است ) مستندا به مواد ۱۱۳۱ و ۱۱۲۸ و ۱۱۳۰ قانون مدنی صدور حکم مبنی بر اعلام فسخ نکاح به لحاظ تدلیس تحت استدعاست در تاریخ ۱۴۰۰/۲/۷ این دادخواست به شعبه *حقوقی کلاسه ارجاع گردیده است.دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است.خوانده برای جلسه دادرسی ۱۴۰۰/۱۲/۲۲ با تقدیم لایحه ای که در برگ شانزده پرونده پیوست گردیده است.موضوع خواسته را با توجه به اینکه در شعبه *مستند به پرونده کلاسه *تحت عنوان تدلیس در ازدواج مطرح و متعاقبا با بررسی و تحقیقات صورت گرفته منتج به قرار منع تعقیب و قطعی گردیده است.توجها به ماده ۱۸ از قانون ایین دادرسی کیفری مصوب سال ۹۴ که به قاعده ی؟؟؟ شناخته می شود. قابلیت رسیدگی مجدد را نداشته و ندارد. ععلم و اطلاع خواهان محترم نسبت به ادعای مطروحه هنگام انعقاد عقد وجه بسا پیشتر از ان نیز وجود داشته و ایشان در کمال واقف بودن به شرایط بنده اقدام به ازدواج نموده اند و اظهارات گواهانی که در پرونده بازپرس از انان استماع شده است.موید مطلب پیش گفته می باشد. با فرض صحت ادعای خواهان ایشان بالغ بر یک سال و اندی با اینجانب زندگی و رابطه زناشویی برقرار نموده و حتی از قبل این رابطه یک بار نیز باردار شده ام که متاسفانه به اصرار خواهان و به دلایل شخصی ایشان جنین را سقط نمودیم که تمامی این مدارک پزشکی در پرونده بازپرسی مضبوط می باشد. عدول از اعمال حق فسخ از سوی زوج این دادخواست تلقی و چنین فرضیه ای و خواسته از جانب نامبرده فاقد وجاهت قانونی است.شرایطی که قانونگذار در موارد فسخ نکاح پیش بینی کرده است.و رویه مطلوب قضایی نیز از ان تبعیت می نماید. بدین صورت می باشد. الف فقدان بکارت مسبوق به پیش از عقد باشد. ب زوج پیش از عقد اگاه از وضعیت زوجه نبوده باشد. که در صورت عدم اجتماع شرایط زوج حق فسخ نخواهد داشت چرا که بنا به قاعده اقدام خواهان به وضعیت زوجه رضایت دارد. و عقد را با همان اوصاف واقع پذیرفته است.مضافا که از ارکان تدلیس علم به فعل تدلیس است.و اینکه خیار تدلیس نیز در زمره خیاراتی است.که اعمال ان فوریت دارد. و عدم اعمال به موقع ان یا عملی مغایر با ادعای مطروحه در مانحن فیه برقراری رابطه زناشویی ان هم به کرات موجب تحقق قاعده اقدام و سلب خیار خواهد شد اصدار تصمیم شایسته مورد استدعاست. در جلسه دادرسی ۱۴۰۰/۱۲/۲۴ که وکلای خواهان حاضر ولی خوانده حاضر نبوده است.وکلای خواهان به شرح داخواست تقدیمی خواسته خواهان را مطرح نموده اند و با توجه به لایحه زوجه که وکلا ان را ملاحظه نمودند و سپس اقای ز. ت. وکیل خواهان گفته است.اشراف کافی و وافی بر این امر داریم که قانونگذار در خصوص این خواسته سخت گیری های خاص خود را دارا می باشد. و دادگاه محترم نیز حساسیت ویژه ای در این موضوع و این خواسته مطروحه داشته و خواهند داشت اما انچه باعث طرح دعوی حاضر گردیده است.دلایل و شواهدی است.که دقیقا حکایت از این حقیقت دارد. که خوانده محترم قبل از ازدواج فاقد وصف دوشیزگی بوده است.و به اصرار و عامدانه نیز خود را دوشیزه معرفی کرده و از این حیث حقوق شرعی و مکتسبه که برای زوج حاصل گردیده پس از احراز و براستی ازمایی ان با دادگاه مورد تقاضا است.که این دلایل عبارتند از ۱ اظهارات و اقاریر صریح و در عین حال متثتت و متناقض زوجه محترم در مرجع قضایی و اداری محترم که وصف دوشیزگی خود را چگونه قبل از ازدواج با موکل از دست داده که در یک نوبت علت ان را زایل شدن وصف دوشیزگی را به موکل در زمان عقد اعلام داشته ۲ اظهارات و شهادت پدر محترم ایشان در مرجع قضایی ۳ نتیجه سونوگرافی و ازمایشگاه که حکایت از سقط جنین چندباره خوانده محترم که بر همین اساس نیز ابتدا مادر موکل از ماجرا مطلع گردیده و متعاقبا موکل را در جریان امور قرار داده و منجر به شکایت کیفری و سپس طرح دعوی حقوقی حاضر گردیده و حالیه نیز تنها توجیه خوانده محترم یا وکلای ایشان در پرونده های استنادی تنها علم و اطلاع موکل از این قضیه ضمن پذیرش اصل نداشتن وصف دوشیزگی ان هم با دلایل مختلف و متناقض بوده و می باشد. و همان گونه که دادگاه محترم استطهار دارند اولا عاقلانه نیست که موکل با پذیرش چنین امری شرایط عقد نکاح خود را هم با قید وصف دوشیزگی و هم در نحوه برگزاری میزان مهریه انجام داده باشد. ثانیا اثبات علم و اطلاع و با رضایت موکل هم چنان که یک ادعا به حساب می اید با مدعی ان یعنی خوانده دعوی می باشد. چرا که نه تنها موکل به شدت منکر این امر بوده بلکه در هیچ مرجع و در هیچ زمانی اقرار به علم و اطلاع نسبت به این موضوع را به عمل نیاورده است.فلذا منطبق با قانون و صلاحدید دادگاه عالی نسبت به صدور حکم به اعمال فسخ نکاح از تاریخ ابراز و اعلام اراده موکل به فسخ عقد در تاریخ تقدیمی دادخواست قبلی که مسترد گردید.می باشد. خانم ز. ق. س. نیز اظهارات وکیل محترم را با امضای گواهی و تایید نموده است.دادگاه مقرر نموده است.پرونده از بازپرسی جهت ملاحظه و کشف حقیقت مطالبه شود. در برگ ۲۵ پرونده با حصول پرونده بازپرسی به کلاسه *خلاصه ان را بدین شرح درج نموده است. اقای ص. ل. فرزند ا. با وکالت خانم ف. ن. ز. فرزند ص. شکایتی علیه خانم ز. ب. فرزند ع. مبنی بر فریب در ازدواج ( دوشیزه معرفی نمودن خود در زمان عقد برخلاف واقع ) مطرح نموده است.بازپرس اقدام به اخذ شهادت شهود نموده است.و سپس طرفین حضار گردیده و اظهارات انان اخذ گردیده حبس متهم جهت تفهیم اتهام احضار و قرار تامین نیز صادر گردید.که متهم نیز شهودی در رد ادعای خواهان معرفی نموده که اظهارات انان اخذ و نهایتا در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۲۸ قرار منع تعقیب متهم به جهت عدم کفایت ادله با توجه به اظهارات شهود متهم مبنی بر اطلاع شاکی از دوشیزه نبودن زوجه صادر گردیده که رای صادره به جهت عدم اعتراض قطعی گردیده است.پرونده مذکور بیش از این حکایتی ندارد. با اعاده پرونده تصویر اوراق مورد نظر نیز پیوست گردیده است. دادگاه در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۳۱ پس از اعلام ختم دادرسی طی دادنامه *رای خود را ضمن مقدمه ای که از موضوع دادخواست زوج ( خواهان توسط وکلای او ) و اظهارات انان در جلسه دادرسی و مدافعات زوجه که ضمن انکار موضوع در دفاع از خود گفته موضوع یک بار در شعبه *رسیدگی شد که دادگاه اقدام به مطالبه ان نمود که وصول ان خلاصه پرونده را منعکس نموده که نهایتا در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۲۸ در ان پرونده قرار منع تعقیب متهم به جهت عدم کفایت ادله با توجه به اظهارات شهود متهم مبنی بر اطلاع شاکی از دوشیزه نبودن زوجه صادر گردید.که رای صادره به جهت عدم اعتراض قطعی گردیده است.با توجه به اینکه مطابق ماده ۱۸ قانون ایین دادرسی کیفری مصوب ۹۲ و اصلاحی ۱۳۹۴ هرگاه رای قطعی کیفری موثر در ماهیت بر حقوقی باشد. برای دادگاهی که به امر حقوقی یا ضرر و زیان رسیدگی می کند. لازم الاتباع است.با توجه به اینکه در خصوص موضوع مورد ادعای خواهان دادگاه کیفری به جهت عدم کفایت دلیل اثباتی بر وقوع عمل انتسابی توسط خوانده قرار منع تعقیب متهم ان پرونده صادر نموده است.بنابراین موضوع مورد ادعای خواهان با عنایت به اینکه در پرونده کیفری به اثبات نرسیده است.و رای مرجع کیفری نیز کاملا موثر در موضوع این پرونده می باشد. لذا این دادگاه دعوی خواهان را غیر ثابت تشخیص مستندا به ماده ۱۲۵۷ از قانون مدنی حکم به بطلان دعوی مطروحه صادر و اعلام می نماید. از این رای وکلای زوج تجدیدنظر خواهی نموده اند عمده اعتراض انان به رای بدوی این است.که موکل به هیچ عنوان از مدخوله بودن زوجه اطلاع نداشته و نیز به او گفته نشده است.و به اظهارات متعارض و متناقض زوجه و پدرش در این خصوص استناد گردیده است.و نقض رای صادره را خواستار شده اند پس از تشریفات تبادل لوایح و ارسال پرونده به محاکم تجدیدنظر *و ارجاع پرونده به شعبه *هیات شعبه در وقت فوق العاده مورخ ۱۴۰۱/۶/۸ پس از بررسی اوراق پرونده با اعلام ختم دادرسی طی دادنامه *رای خود را با درج قسمتی از مندرجات تصویر اوراق پرونده بازپرسی که حاکی است.حسب مودای اظهارات گواهان زوج قبل از عقد از وضعیت زوجه اطلاع داشته حتی خانواده او در مراسمات خواستگاری به جهت اطلاع از وضعیت زوجه حضور نیافته اند و نهایتا شکایت طی قرار شماره ۱ *۱۳۶ منجر به منع تعقیب شده و این قرار به جهت عدم اعتراض قطعی شده است.و استناد دادگاه بدوی به ماده ۱۸ قانون ایین دادرسی کیفری که رعایت ان برای دادگاه حقوقی الزام اور بوده دادگاه بر این اساس به استناد ماده ۳۵۸ و بند الف ماده ۳۶۸ قانون ایین دادرسی مدنی با رد تجدیدنظر خواهی وکلای زوج رای تجدیدنظر خواسته را عینا تایید می نماید. اکنون از این رای وکلای اقای ص. ل. فرجام خواهی نموده اند که متن دادخواست فرجامی که در برگ ۶۸ پرونده پیوست گردیده است.هنگام شور با گزارش فوق از پرونده قرائت می شود.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ع. ن. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره *فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی متن رأی

رای شعبه
نظر به اینکه رای فرجام خواسته که بر تایید رای بدوی صادر گردیده است.منطبق با محتویات پرونده و موازین قانونی اصدار یافته است.با وجود رای دادگاه کیفری که موید این امر است.که زوج در زمان وقوع عقد از عدم بکارت زوجه مطلع بوده است.و دلیل متقن و قابل قبولی بر بطلان این ادعای فرجام خواه که مورد پذیرش دادگاه حقوقی باشد. ارائه نگردیده است.و اینکه از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی در رسیدگی های معموله در پرونده نقصی که موجب نقض رای شود. مشهود نیست هیات شعبه با رد فرجام خواهی به عمل امده مستندا به ماده ۳۷۰ قانون ایین دادرسی مدنی رای فرجام خواسته را ابرام می نماید.
شعبه *
رییس: ع. ن. مستشار: ع. ک. ص. س. عضو معاون: س. م.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا