ماده ۷۲۹ قانون مدنی
هرگاه در وقت حواله محالهعلیه مُعسر بوده و مُحتال جاهل به اعسار او باشد، محتال میتواند حواله را فسخ و به مُحیل رجوع کند.
+ درباره مهلت اعمال خیار اختلاف است:
← به نظر دکتر کاتوزیان و دکتر امامی: علت پیدایش حق فسخ، جهل به اعسار محال علیه در حین عقد است.
⇐ بنابراین هرگاه محتال بر اعسار او آگاه باشد نمیتواند آن را فسخ نماید زیرا حوال را بدین نحو پذیرفته است.
⇐ و در صورتیکه محال علیه در حین عق ملی بودو بعداً معسر شده باشد، محتال حق فسخ عقد را نخواهد داشت زیرا عقد حواله صحیحاً واقع شده و اعسار موخر در امر مقدم تاثیر نمینماید.
⇐ و هرگاه محال علیه در حین عقد معسر بوده و بعدا ملی شده باشد حق فسخ ساقط نمیگردد زیرا حق فسخ پیدایش یافته و با تردید در زوال آن بقایش استصحاب میشود.[۱]
+ خیار فسخ فوری نیست و مادام که به جهتی از جهات ساقط نشده باشد محتال میتواند عقد حواله را فسخ بنماید زیرا از تاخیر در فسخ زیانی متوجه محیل و محال علیه نمیگردد.[۱]
+ فوری بودن خیار چیزی بیشتر از محدود ساختن صاحب خیار به مهلت متعارف یا مورد نیاز او است و برای اثبات آن نیز دلیلی محدود کنندهتر لازم است. از اینها گذشته، شمار خیارات محدود است و تصریح قانونگذار به فوری بودن پارهای از آنها و سکوت درباره سایرین خود قرینه است که این قید (فوریت) را استثنای بر اصل و نیازمند تصریح میدیده است.[۲]