ماده ۱0۷0 قانون مدنی
رضای زوجین شرط نفوذ عقد است، و هرگاه مکرَه بعد از زوال کُره، عقد را اجازه کند نافذ است، مگر اینکه اکراه به درجهای بوده که عاقد فاقد قصد باشد.
+ مکرَه: شخصِ اکراه شده
+ کُره: کراهت
+ اکراه عبارت است از فشار مادی یا معنوی نامشروعی که به وسیله کسی برطرف قرارداد وارد گردد و او را وادار به عقد قرارداد کند.[۱]
+ اکراه در نکاح خصوصیتی ندارد و تابع قواعد عمومی اکراه در قراردادها است (مواد ۲0۲ تا ۲0۹ قانون مدنی).[۱]
+ اگر اکراه به درجهای نباشد که اراده را از انسان سلب کند، چنانکه شخصی را با تهدید به قتل یا ضرب یا اخراج از منزل برای عقد نکاح تحت فشار قرار دهند و او با سنجش سود و زیان کار و انتخاب راهی که زیان کمتری برای او دارد، علیرغم میل باطنی خود، دانسته و فهمیده نکاح را واقع سازد، این نکاح غیرنافذ است و شخص مکره پس از رفع اکراه میتواند آن را تنفیذ (اجازه) یا رد کند و اگر تنفیذ کند عیب نکاح رفع میشود و آثار آن از روز انعقاد ببار خواهد آمد.
اما اگر اکراه به درجهای باشد دکه اراده را سلب کند و به تعبیر دیگر قصد را از میان ببرد، چنانکه شخصی را به قدری شکنجه دهند که بیاراده نکاح را بپذیرد، یا دست کسی را به زور گرفته اثر انگشت او را زیر سند ازدواج بگذارند، این گونه اکراه موجب بطان نکاح است و تنفیذ بعدی مکره هم نمیتواند آن را تصحیح کند.[۱]
۱. صفایی، سید حسین، مختصر حقوق خانواده، ش۳۷، انتشارات میزان.