آرای قضایی

رجوع از بخشش مهریه



پیام: مهریه دین است و هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.

شماره دادنامه قطعی: ۹۶0۹۹۸۸۱۱۱۲00۴۲۹ تاریخ دادنامه قطعی: ۱۴0۲/0۴/۱۸ گروه رأی: حقوقی

رأی شعبه دیوان عالی کشور

محتویات پرونده محاکماتی دلالت دارد. که: اقای م. ن. فرزند ح. در پرونده کلاسه *خوانده پرونده بدوی می باشد. که حسب دعوی مطروحه از سوی خواهان پرونده خانم م. س. فرزند ف. ا. به خواسته مطالبه مهریه که عبارت است.از تعداد ۳۱۴ عدد سکه طلا بهار ازادی باستناد عقدنامه ۶۵۵۴۰۲ مورخ ۱۳۷۴/۱۲/۱۳ صادره از دفترخانه ازدواج شماره ۲ حوزه ثبت همدان که جهت رسیدگی پرونده به شعبه *ارجاع می شود. که طی ان پرونده دادخواست مطالبه مهریه و تقاضای صدور حکم اعسار از پرداخت هزینه دادرسی توسط زوجه تقاضا می شود. که تقاضای صدور حکم اعسار از پرداخت هزینه دادرسی طی دادنامه شماره *مورخ ۹۶/۶/۹ صادره از شعبه *رد می شود. و خواهان ( زوجه ) هزینه دادرسی پرداخت می نماید. چون زوجه هزینه دادرسی کل ۳۱۴ عدد را نداشته لذا خواسته خویش را به میزان صد عدد سکه تقلیل می دهد و طرفین دعوت به رسیدگی می شوند. در جلسه رسیدگی زوج اقای م. ن. مدعی می شود. که زوجه در سال ۹۲ طی یک سند عادی مهریه خویش را در حق اینجانب بذل نموده است.و مدعی می شود. چون در سال ۷۸ سه دانگ خانه خریداری شده به نام ایشان سند خورده است.ایشان نیز مهریه را در حق اینجانب بذل نموده است.که زوجه مدعی می شود. این سند عادی و امضای ان بزور و اجبار این جانب اخذ شده است.که دادگاه شعبه *به دفاعیات زوج توجه نمی کند و طی دادنامه شماره *مورخ ۹۶/۷/۲۰ ایشان را محکوم به پرداخت مهریه در حق زوجه می نماید. دادگاه ابتدا زوج را محکوم به پرداخت ۳۱۴ عدد سکه در حق زوجه می نماید. ولی بعدا متوجه می شود. که زوجه خواسته اش را تقلیل داده است.حکم اصلاحی به شماره دادنامه *مورخ ۹۶/۷/۲۹ صادر می نماید. و به علت عدم اعتراض قطعی می گردد. با دادخواهی محکوم علیه رییس کل سازمان *به شرح ذیل اعلام اشکال کرده است.با توجه به اینکه در اولین جلسه دادرسی مورخ ۱۳۹۶/۷/۱۷ در مورد مطالبه مهریه زوج اقای م. ن. ادعا نموده است.که زوجه مهریه اش را بذل نموده است.و سند عادی در مورخ یکشنبه ۹۲/۹ ارائه می نماید. که زوجه و وکیل وی منکر وجود چنین سندی نمی شوند بلکه مدعی می شوند که این سند در حال اجبار و اکراه اخذ شده است.و فاقد ارزش حقوقی می باشد. ولی زوج فرزند ارشد مشترک را بنام م. ن. بعنوان شاهد معرفی می نماید. که ایشان تایید می نماید. مادرم بدون اکراه و اجبار متن را نوشته و امضای کرده است. ثالثا مهریه دین است.و حسب ماده ۸۰۶ قانون مدنی هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد. و رای دادگاه بدون ملاحظه این امور صادر شده است.لذا خلاف قانون و شرع بین می باشد. بنا به مراتب تجویز اعاده دادرسی وفق تبصره ۳ ماده ۴۷۷ قانون ایین دادرسی کیفری در مانحن فیه مورد استدعاست. با ارجاع پرونده به حوزه معاونت قضایی و تایید مراتب توسط مشاوران ان مرجع و پیشنهاد تجویز اعاده دادرسی با موافقت ریاست محترم قوه قضاییه پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و حسب دستور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ع. ح. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

جهت اطلاع طرفین از اعاده دادرسی موضوع ماده ۴۷۷ قانون ایین دادرسی کیفری و جهات ان که درگزارش مذکور افتاد پرونده به همان دادگاه بدوی ارسال می گردد. تا به نیابت با تعیین وقت رسیدگی و دعوت طرفین اظهارات انها را استماع در صورتجلسه منعکس نمایند و سپس پرونده با اوراق جدید التحصیل اعاده گردد.
شعبه *
مستشار: ع. ح. عضو معاون: ا. م. م.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا