تاثیر بذل مهریه بر اثبات عسر و حرج زوجه
پیام: بذل کلیه مهریه و سایر حقوق مالی ناشی از زوجیت از سوی زوجه در قبال طلاق مبین کراهت شدید و عسر و حرج زوجه می باشد.
| شماره دادنامه قطعی: ۱۴0۲0۶۳۹0000۱۵۷۲۸۸ | تاریخ دادنامه قطعی: ۱۴0۲/0۳/0۱ | گروه رأی: حقوقی |
در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۴ خانم م. م. به وکالت از طرف خانم م. ق. ا. بطرفیت اقای س. ع. خ. س. دادخواستی به خواسته طلاق بلعت سوی رفتار زوج و ترک زندگی مشترک و عدم پرداخت نفقه که موجب تحقق بندهای ۱ و ۲ و ۸ از شروط ضمن عقد نکاح و نیز عسر و حرج زوجه گردیده تقدیم نموده که حسب الارجاع در شعبه *ثبت و مورد رسیدگی قرار میگیرد در جلسه رسیدگی مورخ ۱۳۹۹/۲/۷ فقط وکیل خواهان حضور یافته و ضمن تقدیم لایحه دفاعیه اظهار داشت خواسته بشرح دادخواست و لایحه تقدیمی و مدارک پیوست می باشد. درخصوص ترک منزل و مطالبه نفقه اقدام شده با استمهال کافی ارائه خواهد شد و زوجه حاضر است.بخشی از حقوق و مهریه اش را در ازای طلاق بذل نماید. و فرزند ان مشترک کبیر هستند حاضر به شهادت می باشند و مشهور است.که زوج نکاح موقت فراوان انجام می دهد و استشهادیه نیز گواه ان است.سپس دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده و داور منتخب زوجه و داور منصوب زوج هر یک نظریه کتبی خود را که حاکی از عدم حصول سازش بین طرفین بوده تقدیم داشته اند. در جلسه مورخ ۹۹/۴/۲۱ وکیل خواهان با ارائه تصویر قرار صادره از شعبه *اعلام داشته که چون میزان نفقه معوقه زوجه از سوی کارشناس بیش از مبلغ بیست میلیون تومان براورد گردیده لذا شورا به صلاحیت دادگاه قرار عدم صلاحیت خود را صادر نموده است. موکله حاضر است.در قبال طلاق نفقه معوقه خودرا بذل نماید. و راجع به اجرت المثل ادعایی ندارد. و حتی حاضر است.درصدی از مهریه اش را بذل نماید. سرانجام دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به موجب دادنامه شماره ۵۶۴ مورخ ۱۳۹۹/۴/۲۴ پس از ذکر خواسته خواهان با اعلام اینکه خواهان جهت اثبات عسر و حرج خویش به ترک زندگی و منزل و عدم پرداخت نفقه او و فرزند ان مشترک و هتاکی در منظر عمومی استناد نموده و در این زمینه استشهادیه پیوست نموده است.و از طرفی خوانده نیز علیرغم ابلاغ قانونی حاضر نگردیده و نسبت به دعوی و ابرازی ایراد یا تکذیبی بعمل نیاورده است.و بعلاوه خواهان اعلام داشته که خوانده بدون اذن وی یا اذن دادگاه صیغه های متعدد موقت می نماید. و زوجه حاضر شده بابت طلاق بخشی از حقوق را بذل نماید. و از سوی دیگر مساعی دادگاه و داوران در جهت اصلاح ذات البین موثر واقع نگردیده است.لذا عسر و حرج زوجه را محرز تشخیص و باستناد ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی و ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ به زوجه اجازه داده تا با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق خود را به طلاق باین یایسه مطلقه و واقعه طلاق را به ثبت برساند و توضیح داده که زوجه پنجاه هزار تومان از مهریه اش که هفتصد و پنجاه هزار تومان است.در قبال طلاق بذل می نماید. و راجع به سایر حقوق ادعایی ندراد و فرزند ان مشترک کبیر می باشند و زوجه یایسه می باشد. رای صادره غیابی و قابل واخواهی می باشد. زوج نسبت به دادنامه غیابی صادره واخواهی نموده که دادگاه قرار قبولی واخواهی صادر نموده و در جلسه دادرسی مورخ ۹۹/۹/۲ که با حضور زوجین و وکیل زوجه تشکیل گردیده زوج واخواه اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست واخواهی است.من مخالف طلاق هستم من ظلمی نکردم شارژ ساختمان دادم صبح بردم خرجی همسر و بچه ها را دادم بخاطر شرایط کاری در جامعه الزهرا در *و مدتی هم با دوستان زندگی می کنم. چگونه ازدواج موقت داشته باشم عسر و حرجی وجود نداشت اینکه گفتم زن بگیرم برای اینکه بیاید سمت من تمکین نداشتند وکیل واخوانده لایحه دفاعیه تقدیم نموده و اعلام نموده که از دخترش بپرسید اظهارات خانم را تایید می کند و صیغه طلاق اجرا شده است.و تاکید می کنم خرجی ندادند سپس دادگاه بموجب دادنامه شماره ۱۳۶۳ مورخ ۱۳۹۹/۹/۳ اعتراض واخواه را غیرموجه تشخیص و با رد ان دادنامه واخواسته را تایید نموده است. پس از ابلاغ رای صادره زوج در مهلت قانونی نسبت به ان تجدیدنظر خواهی نموده که پس از طی تشریفات قانونی و وصول پرونده بمرجع تجدیدنظر *وضوع رسیدگی و طی دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۱/۲۸ با این استدلال که اولا خواهان بدوی یکی از دلایل طلاق را سوی رفتار زوج اعلام نموده لیکن در این خصوص دلایل و مدارکی که دلالت بر صحت ادعای وی نماید. ارائه نموده است.ثانیا قانونگذار ضرب و شتم و سوی رفتاری را از موجبات طلاق میداند که مستمر و غیرقابل تحمل باشد. ثالثا خواهان بدوی یکی دیگر از علل طلاق را استنکاف زوج از پرداخت نفقه اعلام نموده است.در صورتیکه مشارالیه حکمی از محاکم مبنی بر محکومیت زوج به پرداخت نفقه به دادگاه ارائه ننموده است.بفرض صحت قانونگذار استنکاف زوج از پرداخت نفقه را در صورتی از موجبات طلاق می داند که اجرای حکم محکمه و الزام وی به پرداخت نفقه مقدور و میسور نباشد. بنابراین به استناد ماده ۳۵۸ قانون ایین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه حکم بر بطلان دعوی خواهان بدوی صادر نموده است. دادنامه اخیر الذکر در تاریخ ۱۴۰۰/۱/۳۰ به زوجه ابلاغ شد و سپس اقای ر. ن. ل. و خانم م. م. به وکالت از طرف خانم م. ق. ا. نسبت به دادنامه مزبور در تاریخ ۱۴۰۰/۲/۱۹ با تقدیم دادخواست فرجامخواهی نموده اند که پس از تبادل لایحه و وصول پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده که در نوبت رسیدگی هیات شعبه به موضوع رسیدگی و طی دادنامه شماره *مورخ ۵/۵/۱۴۰۰ به شرح زیر انشای رای نموده است. فرجام خواهی م. ق. ا. با وکالت خانم م. م. نسبت به دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۱/۲۸ شعبه *که به موجب ان بلحاظ عدم احراز عسر و حرج زوجه ( فرجام خواه ) در تداوم زوجین ضمن نقض دادنامه های بدوی حکم بر بطلان دعوی طلاق خواهان بدوی صادر گردیده با توجه به جامع اوراق پرونده مالا وارد و موجه است.زیرا زوجه فرجام خواه در دادخواست نخستین و توضیحات بعدی در جلسه اول دادرسی بشرح صورتجلسه تنظیمی و لایحه تقدیمی با اشاره به سوی رفتار و معاشرت زوج و ترک زندگی مشترک به مدت دو سال و عدم پرداخت نفقه زوجه و فرزند ان مشترک مدعی تحقق بندهای ۱ و ۲ و ۸ از شروط ضمن عقد نکاح و نیز عسر و حرج خویش در استمرار زوجیت گردیده و صدور حکم طلاق را خواستار شده و جهت اثبات ادعای خود ضمن ارائه یک فقره استشهادیه محلی به شهادت شهود استناد نموده است.از انجاییکه تحقیق از مسجلین استشهادیه مدریکه و نیز استماع گواهی گواهان خواهان خصوصا تحقیق از فرزند ان مشترک زوجین که کبیر بوده و بیش از اشخاص دیگری از چگونگی اخلاق و رفتار زوجین نسبت به یکدیگر در ایام زندگی مشترک و اعمال و رفتار پدر خویش نسبت به مادرشان مطلع و اگاه بوده و اطلاعات انان در احراز واقعیت امر راهگشا خواهد بود در مقدرات دعوی مطروحه و احراز صحت و سقم ادعای زوجه ممکن التاثیر بوده که در مراحل دادرسی مورد توجه و رسیدگی قرار نگرفته است.و هر چند اظهارات زوج در مرحله واخواهی بشرح صورتجلسه دادرسی مورخ ۹۹/۹/۲ مفادا حاکی از ترک زندگی مشترک از طرف نامبرده بوده لیکن جهت حصول قطع و یقین و رسیدگی به ادله استنادی زوجه ( فرجام خواه ) اقتضا داشته که دادگاه محترم اولا در جلسه دادرسی از مسجلین استشهادیه مدرکیه زوجه و دیگر گواهان نامبرده و هم چنین از فرزند ان مشترک زوجین درخصوص موارد ادعایی زوجه و چگونگی اخلاق و رفتار زوج نسبت به زوجه در ایام زندگی مشترک و هم چنین در مورد ترک زندگی مشترک از طرف زوج و مدت ان و علت و منشای اختلاف طرفین بنحو مستوفی تحقیق و استماع گواهی بعمل اورده و ثانیا با استفاده از اختیارات قانونی حاصله از ماده ۱۹۹ قانون ایین دادرسی مدنی از طریق مددکار سازمان *در محل سکونت مشترک زوجین درخصوص علت و منشای اختلاف طرفین و چگونگی اخلاق و رفتار زوج نسبت به زوجه و ترک زندگی مشترک از طرف زوج و مدت ان از همسایگان و مجاورین و مطلعین و معتمدین محل بطور جامع تحقیق بعمل اورده و ثالثا پرونده قضایی مربوط به نفقه را که به شرح رای صادره ( ص ۴۳ ) از سوی شورای حل اختلاف با صدور قرار عدم صلاحیت به محاکم حقوقی *ارسال گردیده پس از اخذ توضیح از وکیل زوجه درخصوص شماره این پرونده و مرجع رسیدگی به ان از مرجع ذیربط مطالبه نموده و پس از انعکاس خلاصه مفید ان ، سرانجام و نتیجه ارای صادره و قطعیت ان و چگونگی اجرای رای صادره را در صورتیکه متضمن محکومیت زوج بوده باشد. ، بررسی و معلوم شده و در صورتمجلس درج نموده و انگاه پس از انجام اقدامات مذکور و انجام هر اقدام دیگری که به تشخیص دادگاه در مقدرات دعوی مطروحه موثر بوده باشد. سرانجام براساس نتیجه محصله نسبت به صدور رای مقتضی اقدام نماید. بنابراین دادنامه فرجام خواسته در وضعیت موجود بعلت نقص تحقیقات قابلیت ابرام نداشته لهذا مستندا به بند ۵ ماده ۳۷۱ و بند الف ماده ۴۰۱ قانون ایین دارد.سی مدنی ضمن نقض ان رسیدگی مجدد به همان دادگاه محترم صادرکننده رای منقوض ارجاع می گردد. تا پس از تکمیل تحقیقات بشرح مرقوم در فوق نسبت به صدور رای مقتضی اقدام نماید. و اما درخصوص فرجام خواهی اقای ر. ن. ل. بوکالت از طرف فرجام خواه نسبت به دادنامه صدرالاشعار نظر به اینکه وکیل نامبرده هیچ دلیلی که سمت قانونی وی را بعنوان وکیل واجدالاختیار فرجام خواه که حق دخالت در مرحله فرجامی را داشته باشد. مدلل دارد. اقامه و ابراز ننموده و در پرونده امر مشهود نمی باشد. بنابراین فرجام خواهی وکیل یاد شده بلحاظ محرز نبودن سمت قانونی ایشان قابلیت استماع و رسیدگی را نداشته لهذا به تجویز ماده ۴۱۵ قانون ایین دادرسی مدنی قراررد فرجام خواهی وکیل نامبرده صادر و اعلام می گردد. پس از وصول پرونده بمرجع تجدیدنظر *حسب الارجاع وارد رسیدگی مجدد شده و در جهت تکمیل تحقیقات مورد نظر این شعبه دیوان با اعطای نیابت قضایی به سازمان *قم مقرر داشته که از طریق مددکار سازمان *در محل سکونت زوج از همسایگان و مطلعین درخصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی زوج تحقیقات جامع انجام و نتیجه را ارسال دارند که شعبه *در مقام انجام نیابت به کلانتری ۱۱ جانبازان قم دستور داده که در محل تحقیقات لازم درخصوص موضوع نیابت انجام و نتیجه را گزارش نماید. که در گزارش مورخ ۱۴۰۰/۷/۲۸ مامورین انتظامی اعلام گردیده که در ادرس اعلامی از همسایه ها کسی اطلاع خاصی نداشته و فقط خانمی بنام ن. که اصالتا عراقی بوده اظهار داشت صاحب منزل وی بوده و قبلا اقای س. خ. مستاجر وی بوده است.و از لحاظ اخلاقی و اجتماعی شخصی بسیار خوب و متدین بوده و هیچ مورد سویی از وی مشاهده نکرده است. دادگاه پس از وصول پاسخ از مرجع مجری نیابت ، مقرر که به زوجه اخطار شود. که شماره پرونده مربوط به مطالبه نفقه که از سوی شورای حل اختلاف با صدور قرار عدم صلاحیت به محاکم حقوقی *ارسال گردیده و مرجع رسیدگی به ان را اعلام دارد. و صورتمجلس مورخ ۱۴۰۰/۸/۹ دادگاه حاکیست که زوجه در مهلت مقرر در دادگاه حضور نیافته و شماره پرونده مربوط به نفقه و مرجع رسیدگی به ان را اعلام ننموده است. سرانجام دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و بموجب دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۱۱/۱۹ با این استدلال که اولا – خواهان بدوی ( زوجه ) یکی از دلایل طلاق را سوی رفتار زوج اعلام نموده است.لیکن در این خصوص دلایل و مدارکی که دلالت بر صحت ادعای وی نماید. به محکمه ارائه ننموده است. ثانیا قانونگذار ضرب و شتم و سوی رفتاری را از موجبات طلاق میداند که مستمر و غیرقابل تحمل باشد. ثالثا خواهان بدوی ( زوجه ) یکی دیگر از دلایل طلاق را استنکاف زوج از پرداخت نفقه اعلام نموده است. در صورتیکه مشارالیه حکمی از محاکم مبنی بر محکومیت تجدیدنظرخواه ( زوج ) به پرداخت نفقه به دادگاه ارائه ننموده است.به فرض صحت قانونگذار از استنکاف زوج از پرداخت نفقه را در صورتی از موجبات طلاق میداند که اجرای حکم محکمه و الزام وی به پرداخت نفقه مقدور و میسور نباشد. مضافا حسب نظریه گزارش کلانتری ( حسب نیابت اعطایی ) زوج را فرد موجه و مطلوب و دارای روابط اجتماعی مناسب اعلام نموده و زوجه علیرغم ابلاغ واقعی اسناد و مدارک و گواهی عدم پرداخت نفقه را ارائه ننموده است.بنابراین اعتراض زوج تجدیدنظرخواه را وارد تشخیص و باستنا ماده ۳۵۸ قانون ایین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته حکم بر بطلان دعوی خواهان بدوی ( زوجه ) صادر نموده است. دادنامه اخیرالذکر در تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۱۹ به زوجه ابلاغ شد و سپس نامبرده توسط وکیل خود خانم س. خ. پ. در تاریخ ۱۴۰۰/۱۲/۸ با تقدیم دادخواست نسبت به ان فرجام خواهی نموده که پس از طی تشریفات قانونی و وصول پرونده به دیوان عالی شکور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع که در نوبت رسیدگی هیات شعبه به موضوع رسیدگی وطی دادنامه شماره *بشرح زیر انشای رای نموده است. فرجام خواهی وکیل فرجام خواه خانم م. ق. ا. نسبت به دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۱۱/۱۹ شعبه *که بموجب ان ضمن نقض دادنامه صادره از دادگاه بدوی بلحاظ عدم اثبات دعوی حکم بر بطلان دعوی طلاق خواهان بدوی ( فرجام خواه ) صادر گردیده است ، با توجه به جامع اوراق پرونده مالا وارد و موجه است. زیرا خواهان علت درخواست طلاق خود را سوی رفتار و سوی معاشرت زوج نسبت به زوجه و ترک منزل و زندگی مشترک و عدم پرداخت نفقه همسر و فرزند ان از سوی زوج که موجب عسر و حرج وی در ادامه زندگی و تخلف زوج از بندهای ۱ و ۲ و ۸ از شروط ضمن عقد نکاح گردیده اعلام نموده است.و متعاقب دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۵/۵ صادره از این شعبه دیوان مبنی بر نقض دادنامه فرجام خواسته بعلت نقص تحقیقات ، شعبه *در مقام رسیدگی مجدد ضمن انجام اقداماتی در جهت تکمیل تحقیقات سرانجام بموجب دادنامه فرجام خواسته حاضر بلحاظ عدم اثبات دعوی خواهان ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر حکم بر بطلان دعوی طلاق فرجام خواه صادر نموده است. از انجاییکه دادگاه محترم تجدیدنظر بشرح دادنامه فرجام خواسته صرفا بلحاظ عدم اثبات و عدم احراز سوی رفتار و سوی معاشرت زوج نسبت به زوجه و نیز استنکاف زوج از پرداخت نفقه همسر ( زوجه ) دعوی طلاق خواهان را غیرثابت تشخیص و حکم بر بطلان ان صادر نموده ، لیکن درخصوص علت و سبب دیگر دعوی طلاق مطروحه یعنی ترک منزل و زندگی مشترک از سوی زوج هیچ تحقیق و بررسی و مالا درخصوص ان نفیا یا اثباتا هیچ اظهارنظری بعمل نیامده و در مورد دعوی طلاق خواهان بر مبنای ان نیز هیچ اتخاذ تصمیم بعمل نیامده است. مضافا اینکه در دادنامه صادره از این شعبه دیوان به شماره فوق الذکر در بند اول ان جهت تحقیق و بررسی در مورد ترک منزل و زندگی مشترک از سوی زوج مقرر گردیده که از مسجلین استشهادیه مدرکیه زوجه و دیگر گواهان او و هم چنین از فرزند ان مشترک زوجین که بالغه و کبیر می باشند درخصوص موارد ادعایی زوجه تحقیق و استماع گواهی بعمل اید که مورد توجه قرار نگرفته و نسبت به تکمیل تحقیق مورد نظر در این قسمت هیچ اقدامی بعمل نیامده است.در حالیکه تحقیق در این خصوص در مقدرات دعوی طلاق مطروحه ممکن التاثیر خواهد بود و از این رو اقتضا دارد. که دادگاه محترم از باب رسیدگی به دلیل استنادی زوجه و روشن شدن موضوع و احراز صحت و سقم ادعای زوجه از مسجلین استتشهادیه و دیگر گواهان زوجه و نیز از فرزند ان مشترک زوجین در مورد اینکه زوجین در چه محلی سکونت و دارای زندگی مشترک بوده و کدامیک از انان منزل و زندگی مشترک را ترک نموده و ترک زندگی از چه تاریخی بوده است.و ایا هنوز هم ادامه دارد. یا خیر و هم چنین درخصوص چگونگی اخلاق و رفتار زوج نسبت به زوجه در ایام زندگی مشترک و علت و منشا اختلاف طرفین و افتراق انان و مدت ان بنحو جامع و کامل تحقیق و استماع گواهی بعمل اورده و پس از تحقیق مذکور و انجام هر اقدام دیگری که به تشخیص دادگاه در مقدرات دعوی مطروحه موثر بوده باشد. سرانجام بر اساس نتیجه حاصله با لحاظ دیگر قرائن موجود در پرونده از جمله بذل کل مهریه ما فی القباله و سایر حقوق مالی ناشی از زوجیت از سوی زوجه در قبال طلاق بشرح مندرج در دادخواست فرجامی نسبت به صدور رای مقتضی اقدام نماید. بنابراین دادنامه فرجام خواسته در وضعیت فعلی بعلت نقص تحقیق قابلیت ابرام نداشته لهذا مستندا به بند ۵ ماده ۳۷۱ و بند الف ماده ۴۰۱ قانون ایین دادرسی مدنی ضمن نقض ان رسیدگی مجدد به همان دادگاه محترم صادرکننده رای منقوض ارجاع می گردد. پس از وصول پرونده بمرجع تجدیدنظر *حسب الارجاع وارد رسیدگی مجدد شده و جهت تکمیل تحقیقات به مددکاری سازمان *دستور داده که در محل اقامت زوج از همسایگان و مطلعین در خصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی نامبرده تحقیقات جامع بعمل اورده و نتیجه را گزارش نماید. و جهت انجام این امر بلحاظ اینکه محل اقامت زوج در *بوده به سازمان *نیابت قضایی اعطای نموده است.که مجتمع نیابت قضایی قم انجام تحقیقات و اجرای مفاد نیابت قضایی را به کلانتری ۱۱ جانبازان قم محول نموده و در گزارش مورخ ۱۴۰۱/۴/۲۸ مامور کلانتری اعلام گردیده که طی پرس و جو فقط صاحب خانه وی ( س. ع. خ. ) بنام خانم ب. ن. اطلاعاتی داشته و اطلاعات دیگری بدست نیامد و شخص یاد شده هم اظهار داشته چند سال قبل مستاجر مابودند و انسان مومن و متعهد و خوبی بوده و مورد سوی اخلاق و رفتار از وی مشاهده نگردید.و کاملا از وی راضی بوده است. پس از اعاده پرونده شعبه *مجددا به واحد مددکاری سازمان *دستور داده که به محل اقامت زوجین مراجعه و مسجلین استشهادیه مدرکیه و دیگر گواهان زوجه و نیز فرزند ان مشترک زوجین در مورد اینکه زوجین در چه محلی سکونت و دارای زندگی مشترک بوده اند و کدامیک از انان منزل و زندگی مشترک را ترک نموده و ترک زندگی از چه تاریخی بوده و ایا هنوز هم ادامه دارد. یا خیر و … … تحقیق و نتیجه را گزارش نماید. و در گزارش مورخ ۱۴۰۱/۵/۱۲ مددکار سازمان *اعلام گردیده در تحقیقاتی که از مسجلین استشهادیه و یکی از گواهان زوج صورت پذیرفته همگی اظهار داشتند زوجین حدود ۲۰ سال در *زندگی می کردند. و از سال ۹۴ به *میامد و کم کم رفت و امد خود را به *کم کرد و مثلا هر یک ماه به *میامد و حدود سه سال است.که دیگر به *ازدواج کرده و با همسرش در انجا زندگی می کند و خودش هم این مساله را عنوان کرده است. در این مدت هیچ خبری از او نبوده و دیگر او را ندیدیم و هیچ تماسی هم نگرفته است. در زمان زندگی مشترک ، زوج ادم مغرور ، پر توقع و از خود راضی بود و خیلی خودش را در سطح بالا در نظر میگرفت و زوجه هم برای اینکه او ناراحت نشود. همه حرفهای او را گوش میکرد با خانواده و همسر و فرزند انش خیلی بد اخلاق بود و اجازه رفت و امد و شرکت در مراسمات را به زوجه نمی داد و زوجه در بیمارستان کار میکرد و پولش را به زوج می داد و او هم دنبال صیغه کردن خانم های دیگر بود و الان حتی فرزند انش راضی نیستند که زوج را ببینند. فرزند ان مشترک زوجین هم همان مطالب عنوان شده از سوی مسجلین استشهادیه را بیان داشته اند و اضافه نمودند که پدرمان بخاطر کوچکترین مساله تشنج و استرس ایجاد میکرد و از هر موضوع کوچکی مسیله بزرگی درست میکرد و ما اصلا هیچ ارامشی نداشتیم ما همیشه تنها بودیم چه در *و همه کارهایمان را سه نفری و بدون وجود پدرمان انجام میدادیم و اصلا دوست نداشت مادرم با خانواده اش رفت و امد کند از ابان سال ۹۸ پدرم دیگر بمنزل نیامد و با هم در تماس نبودیم و مادرم برای طلاق اقدام کرد و بعد از گرفتن طلاق غیابی منزل مشترک را ترک کردیم و بمنزل دیگری که مادرم اجاره کرده رفتیم. وکیل زوجه طی لایحه مورخ ۱۴۰۱/۴/۲۱ اعلام نموده که حسب اظهار موکل ، بدلیل ازدواج مجدد زوج بدون اذن موکل و ترک منزل مشترک و زندگی با همسر دوم ، اختلافات شدید و عدم تفاهم ، زوجین بیش از دو سال است.که جدا از یکدیگر زندگی میکنند و سوی رفتار شدید زوج موجب کراهت و تنفر شدید زوجه از وی گردیده و ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل ساخته و وی را در عسر و حرج شدید قرار داده و کراهت نسبت به زوج بسیار شدید است.به نحوی که حاضر شده کلیه مهریه مافی القباله وتمام حق و حقوق خود را در قبال اجرای صیغه طلاق به زوج بذل نماید. وکیل زوجه به پیوست لایحه مورخ ۱۴۰۱/۶/۲۹ تصویر گواهی مورخ ۱۴۰۱/۶/۲۸ شعبه *را ارائه نموده و در گواهی مذکور اعلام گردیده که رای مبنی بر محکومیت زوج به پرداخت نفقه صادر و در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۲۸ اجراییه صادر و جهت ابلاغ اجراییه به زوج ارسال گردیده است.و تا موعد جاری نسبت به اجرایی نمودن رای صادره از طرف محکوم له بطرفیت محکوم علیه اقدامی صورت نگرفته و در تاریخ جاری زوج بمدت ده روز مقرر در قانون جهت اجرایی نمودن اجراییه مهلت دارد. و متعاقبا مرجع یاد شده طی گواهی مورخ ۱۴۰۱/۷/۱۹ پیرو گواهی سابق اعلام نموده که علیرغم صدور اجراییه و ابلاغ ان به محکوم علیه ، نسبت به تودیع محکوم به ، زوجه خانم م. ق. ا. از سوی زوج اقای س. ع. خ. س. صورت نگرفته است. دو فرزند مشترک دختر زوجین که هر دو بالغه و کبیر می باشند طی لایحه مورخ ۱۴۰۱/۹/۱۲ تقدیمی به دادگاه اعلام نموده اند که مادرما ۲۰ سال به پدرشان زندگی کرده و پدر ما ایشان را از تمام حقوق طبیعی یک زن محروم کرده بود و واقعا مادر ما را ازار می داد الان هم سه سال است.که ایشان مجددا ازدواج کرده و در *زندگی می کنند و از ما هیچ خبری ندارند و هیچ علاقه ای به مادر ما ندارد. و از دادگاه تقاضا داریم حکم طلاق را صادر نماید. تا مادر ما یک زندگی عادی و با ارامش را تجربه کند که حق طبیعی انسان است. سر انجام دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و بموجب دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۱/۹/۱۵ با اعلام اینکه اولا تجدیدنظر خواه بموجب دادنامه شماره ۸۸۱ مورخ ۹۹/۹/۱۹ صادره از شعبه *محکوم به پرداخت نفقه گردیده است.و ثانیا تحقیقات مددکار اجتماعی مستقر در تجدیدنظر *مورخ ۱۴۰۱/۵/۳۰ دلالت بر ازدواج مجدد تجدیدنظر خواه و مفارقت جسمانی با تجدیدنظر خوانده ( زوجه ) دارد. ثالثا فرزند ان کبیر زوجین بموجب لایحه مورخ ۱۴۰۱/۹/۱۲ اعلام نموده اند که تجدیدنظر خواه ( پدر ) هیچ علاقه ای به تجدیدنظر خوانده ( مادر ) ندارد. و نیز زندگی مشترک را ترک کرده است. لذا اعتراض تجدیدنظر خواه را غیر موجه تشخیص و ضمن رد اعتراض تجدیدنظر خواه مستندا به مواد ۳۵۱و۳۵۸ قانون ایین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را با اصلاح مبنی بر اینکه خواهان بدوی ( زوجه ) تمام حقوق مالی اعم از مهریه ، نفقه معوقه ، اجرت المثل ایام زوجیت و نصف دارایی را به زوج بذل مینماید. و فرزند ان مشترک به سن بلوغ رسیده اند و بر اساس قاعده ان الطفل لذا بلغ له الخیار در انتخاب هریک از والدین مختارند نتیجتا تایید نموده است. دادنامه اخیرالذکر در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۱۹ به زوج ابلاغ شد و نامبرده در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۷ با تقدیم دادخواست نسبت به ان فرجام خواهی نموده که پس از تبادل لایحه و وصول پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. دادخواست فرجامی و لایحه جوابیه به هنگام شور قرائت میگردد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ح. ع. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:
فرجام خواهی اقای س. ع. خ. س. نسبت به دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۱/۹/۱۵ شعبه *متضمن اصلاح و تایید دادنامه شماره ۱۳۶۳ مورخ ۱۳۹۹/۹/۳ صادره از شعبه *که در مرحله واخواهی بر تایید دادنامه غیابی شماره ۵۶۴ مورخ ۱۳۹۹/۴/۲۴ صادره از همان شعبه مفادا متضمن صدور حکم بر الزام زوج ( فرجام خواه ) به طلاق زوجه ( فرجام خوانده ) و ثبت رسمی ان بلحاظ احراز عسر و حرج زوجه در استمرار زوجیت اصدار یافته است ، با توجه به محتویات پرونده وارد و موجه نیست. زیرا ، ابرازی پیوست پرونده و اظهارات طرفین در مراحل دادرسی بشرح صورتمجالس تنظیمی و لوایح تقدیمی و تحقیقات انجام شده دلالت بر این دارد. که اولا زوج فرجام خواه بیش از دو سال است.که زندگی و منزل مشترک را ترک نموده و پس از ازدواج مجدد با همسر دوم خود در *زندگی مینماید. و در طول این مدت هیچ مراجعه ای به منزل مشترک و هیچ ارتباط عاطفی با زوجه فرجام خوانده نداشته و عملا زوجه را بلاتکلیف رها نموده و نسبت به حقوق واجبه او اعم از مادی و معنوی هیچ اعتنا و توجهی نداشته است. چنانچه گزارش تحقیقات محلی انجام شده از سوی مددکار اجتماعی و نیز مفاد لایحه تقدیمی از سوی فرزند ان مشترک موید صحت مراتب مرقوم و نیز درستی ادعای زوجه در خصوص مورد می باشد. ثانیا – مفاد دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۱/۸/۳۰ شعبه *حاکی از انستکه زوج فرجام خواه بدوا بموجب دادنامه شماره *مورخ ۹۹/۱۰/۲۰ صادره از شعبه *به پرداخت مبلغ ۲۱۶٫۶۰۰٫۰۰۰ ریال بابت نفقه معوقه در حق زوجه محکوم گردیده که پس از تجدیدنظر خواهی زوج نسبت به دادنامه مذکور در مرحله تجدیدنظر بین طرفین توافق حاصل و مبلغ فوق الذکر بمبلغ نه میلیون تومان مورد مصالحه قرارگرفته و زوج متعهد به پرداخت ان گردیده و بر این اساس با نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته گزارش اصلاحی بین طرفین صادر شده ، لیکن حسب گواهی های مورخ ۱۴۰۱/۶/۲۸ و ۱۴۰۱/۷/۱۹ صادره از دادگاه بدوی زوج فرجام خواه علیرغم صدور اجراییه و ابلاغ ان نسبت به پرداخت نفقه معوقه استحقاقی زوجه موضوع گزارش اصلاحی صادره در مهلت قانونی مقرر در ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی هیچ اقدامی بعمل نیاورده و مستنکف از پرداخت ان محسوب میگردد. و حتی در فرایند دادرسی هم دلیل موجهی که حاکی از پرداخت نفقه موضوع گزارش اصلاحی در حق زوجه بوده باشد. ارائه و ابراز ننموده است. ثالثا – زوج فرجام خواه حسب اقرار خود و مفاد گزارش تحقیق محلی مورخ ۱۴۰۱/۵/۳۰ مددکار اجتماعی و مفاد لایحه مورخ ۱۴۰۱/۹/۱۲ تقدیمی از سوی فرزند ان مشترک ، اقدام به ازدواج مجدد نموده و هم اکنون با همسر دوم خود در *زندگی مینماید. و با فرض اینکه تجدید فراش نامبرده با موافقت و رضایت زوجه فرجام خوانده انجام شده باشد. ، زوج فرجام خواه عملا با ازدواج مجدد خود که طبق عرف جامعه و فرهنگ حاکم بر خانواده جامعه *برای همسر اول غیر قابل تحمل بوده ، دامنه تنش و اختلاف فی مابین خود و زوجه فرجام خوانده را تشدید و عمیق نموده و امکان هرگونه مصالحه و سازش فیمابین را منتفی نموده است ، چنانکه موثر واقع نشدن مساعی دادگاه و تلاش داوران منتخب در اصلاح ذات البین موید این امر می باشد. مضافا اینکه بذل کلیه مهریه مافی القباله و سایر حقوق مالی ناشی از زوجیت از سوی زوجه در قبال طلاق مبین انستکه زوجه نسبت به زوج و ادامه زندگی با وی کراهت و تنفر شدید داشته و ادامه وضعیت موجود برای وی غیر قابل تحمل بوده و در ادامه زوجیت در عسر و حرج شدیدی قرار دارد. لذا با توجه به دلایل مذکور و لحاظ دیگر قرائن موجود در پرونده استنباط و تشخیص دادگاه بدوی و تجدیدنظر در احراز عسر و حرج زوجه در استمرار زوجیت صایب و موجه بوده و از این رو دادنامه های بدوی و فرجام خواسته در اصل و اساس حکم با لحاظ مجموع اوراق و محتویات پرونده و تحقیقات و رسیدگی های بعمل امده موجها و مطابق موازین و مقررات قانونی و با رعایت اصول و قواعد دادرسی اصدار یافته و ایراد و اشکال موثر در تخدیش بر ارای مرقوم مترتب نبوده و اعتراض فرجام خواه در حد و کیفیتی نیست که بر استنباط و تشخیص دادگاه و مالا اساس دادنامه معترض عنه خلل و خدشه ای وارد و موجبات نقض ان را فراهم سازد. فلذا ضمن رد فرجام خواهی فرجام خواه باستناد مواد ۳۷۰ و ۳۹۶ قانون ایین دادرسی مدنی دادنامه فرجام خواسته نتیجتا ابرام میگردد.
شعبه *
رییس شعبه: ح. ع. مستشار: م. ج. ح. م. مستشار: ح. م. ه.