ماده ۶۶0 قانون مدنی
وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مُقَید و برای امر یا امور خاصی.
نکته ۱- نباید وکالت مطلق را مرادف با وکالت عام شمرد. زیرا، وکالت ممکن است ناظر به مال معین باشد ولی اختیار وکیل در آن مطلق و بدون قید گذارده شود. برای مثال، هرگاه در وکالتی گفته شود که فلان شخص درباره خانه یا مزرعه من وکیل است، این وکالت از حیث حدود اختیار وکیل «مطلق» است، ولی وکالت عام محسوب نمیشود. برعکس، اگر کسی دیگری را برای تمام امور خود و نسبت به هر تصرفی که لازم آید وکیل خود کند، وکالت «عام»، است ولی «مطلق» نیست.[۱]
نکته ۲- وکالت مطلق را باید تفسیر محدود کرد و، هر جا که شبههای باشد، اصل عدم نیابت است.[۳]
← برای حمایت از موکل در برابر اختیار نامحدود وکیل، باید وکالت را تفسیر محدود کرد. نتیجه تفسیر محدود این است که، در هرجا نسبت به اختیار وکیل تردید شود، اصل عدم اختیار است و وکیل باید شمول وکالت را بر آن اثبات کند. این اصل نیز ناشی از قاعده عامتری است که به موجب آن هیچکس بر دیگری ولایت و سلطه ندارد. نیابت داشتن نوعی سلطه و ولایت است که وکیل بر موکل پیدا میکند و جنبه استثنایی دارد. پس، در مورد تردید، اصل «عدم ولایت» او است.[۲]
دسترسی کامل به این نوشته برای اعضای ویژه بهاداد در نظر گرفته شده است.
ثبت نام | اطلاعات بیشتر