ماده ۱0۶۹ قانون مدنی
شرط خیار فسخ نسبت به عقد نکاح باطل است، ولی در نکاح دائم شرط خیار نسبت به صداق جایز است، مشروط بر اینکه مدت آن معین باشد و بعد از فسخ مثل آن است که اصلا مَهر ذکر نشده باشد.
نکته ۱- تراضی درباره مهر تابع شرایط عمومی معاملات است و شرط خیار نیز در آن امکان دارد.[۱]
نکته ۲- شرط خیار برای فسخ نکاح باطل است، ولی عقد را فاسد نمیکند و باید آن را از امور فرعی به شمار آورد نه قید تراضی.[۲]
نکته ۳- پیش بینی فسخ مهر به معنی توافق درباره نکاح بدون مهر نیست و، در این فرض، دادن مهرالمثل منوط به وقوع نزدیکی نیست و بدل مهرالمسمای فسخ شده است (ماده ۱۱00 قانون مدنی)[۲]
نکته ۴- شرط خیار نسبت به مهر در نکاح منقطع درست نیست و به منزله شرط خیار در نکاح است.[۲]
نکته ۵- شرط خیار فسخ نسبت به عقد نکاح باطل است ولی موجب بطلان عقد نیست.
نکته ۶- اگر مهر زن (مثلا عین معین) باشد و نسبت به آن شرط خیار شده باشد پس از فسخ، مثل آن است که اصلا مَهر ذکر نشده باشد. و طبق ماده ۱0۸۷ قانون مدنی، در صورتی که نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مَهرالمثل خواهد بود.
نکته ۷- شرط خیار نسبت به مهر در عقد نکاح موقت درست نیست.
ماده ۱0۸۷ قانون مدنی:
اگر در نکاح دائم مَهر ذکر نشده یا عدم مَهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد مَهر را به تراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مَهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مَهرالمثل خواهد بود.
ماده ۱0۹۵ قانون مدنی:
در نکاح منقطع عدم مَهر در عقد موجب بطلان است.
۱. کاتوزیان، ناصر، خانواده، ج۱، ش۸۴، انتشارات گنج دانش.
۲. کاتوزیان، ناصر، قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، ص۷00، انتشارات میزان.